لحظاتی با ازهر بزرگوار
محمدنبی عظیمی محمدنبی عظیمی

     نهمین بخش نبشتهء درازدامن و پرمحتوای "خودکشی یا قتل؟ اسرار مرگ محمد هاشم میوند وال  " را همین دیروز پریروز در تارنمای وزین مشعل با علاقممندی فراوانی مانند بخش های پیشین آن مطالعه کردم. آقای ازهر دراین بخش نوشتهء جامع ومستدل شان نیز با خامه توانا ، منطق رسا ، ارائه دلایل وموشگافی های دقیق وکارشناسانه توانسته اند پاسخ های قانع کننده وشایسته یی به آن اتهاماتی  که از سوی چند تن ازجمله نصیر مهرین که خویشتن را مؤرخ بی نظیر وبی بدیل ! می انگارد، بدهد.

 من درحالی که با واژه واژهء نبشته های رفیق بزرگوار صمد ازهر موافقم و این نوشته را دفاع مشروع از اهلیت وشخصیت شان می شمارم ، می خواهم در ارتباط به گلایهء ایشان که دراین بخش از نویسندهء کتاب اردو وسیاست نموده اند، چند نکتهء مختصر را به عرض برسانم:

 همان طوری که جناب ازهر نوشته اند، آن چه درارتباط با خودکشی مرحوم محمد هاشم میوند وال درکتاب اردو وسیاست آمده است، بازتاب شایعات وآوازه ها و دیدگاه های مخالفین حزب ما درارتباط با قضیهء آن مرحوم بوده است نه دیدگاه ونظر نگارنده کتاب اردو وسیاست . زیرا اگر من درمورد خودکشی مذکور شک می داشتم، شهامت آن را هم داشتم که حتماً نظر خود را با ارائه دلایل واسناد برحسب عادت به صورت روشن و شفاف وبدون هیچ هراس از این و آن شخص ویا سازمان سیاسی بیان می کردم، چنان چه همه شاهد اند که هم دراردو وسیاست وهم درنبشته های دیگری که ازاین خامه به نبشت آمده اند، این مسأله صراحت کامل دارد. درباره " چندک " گرفتن ازآن عالیجناب  ونام گذاری ها برسایر شخصیت های کشور نیز باید عرض کرد که من هرگز قصد توهین وتحقیرکسی را نداشته ام؛ اما درجامعه ما این یک امر معمولی است که برخی ها را در محیط مکتب ومحیط کار وجامعه مردم به غیر از نام اصلی شان به نام های دیگری نیز یاد می کنند؛ البته گاهی به هجو وگاهی هم به جّد. 

  جناب ازهر درمورد صحبت تیلفونی و بعداً ملاقات شان با من دریکی از نشست های دوستان درجنوب هالیند نیر بیخی درست می فرمایند. بلی درآن روز ایشان گلایه داشتند که چرا نام کسی را که به حیث رئیس هیأت تحقیق درمسأله میوند وال مؤظف شده بود، نگرفته ام وچند تا گلایهء دیگر. واین هم درست است که من وعده سپردم درفرصت مناسب این اشتباهات را تصحیح کنم. اما این از ستمگری های زمانه بود که نتواستم در وقت وزمانش به تصحیح آن اشتباهات به صورت روشن ودریک مقال مستقل بپردازم، هرچند که درکتاب " از سُکر تا صِّحو " یا نقدی بر تاریخ مسخ نمی شود ، بیان داشته ام که آن چه درمورد مسأله مرحوم میوند وال دراردو وسیاست آمده است، انعکاس وبازتاب شایعات مخالفین حزب ما است که به هیچ صورتی از صور صحت نمی تواند داشته باشد. اما این که چرا آن شایعات دراردو وسیاست بازتاب یافت، نکته یی است که معمولاً درچنین مواردی که واقعیت قضیه زیاد روشن نباشد، ازسوی برخی از نویسنده گان به کار می رود. مثلاً درمورد قتل روانشاد میر اکبر خیبر دیدیم وخواندیم که گمان زنی ها فراوان بود وهنوز هم هست وبسیاری ازاین شایعات وگمانه زنی ها در کتاب های تاریخ معاصر افغانستان باز تاب یافته اند.

 درمورد این که انگارمن گفته باشم مورد اعتماد سردار محمد داوود بوده ام ؛ باید متقابلاً پرسید که من درکجا چنین ادعای بزرگی نموده ام؟ اگر داوود خان مرحوم به من وجناب آصف الم گفته باشد که شما مورداعتماد من هستید، حرفی است که معمولاًٌ برای تشویق کارمندان از سوی کارگزاران گفته می شود. اگر جناب ازهر آن پراگراف را که درپاورقی آورده اند، بار دیگر مطالعه فرمایند متوجه خواهند شد که من با تعجب و ناباوری از خود پرسیده ام که چرا وبه چه خاطری مورد اعتماد این شخص قرار گرفته ام. آخر این چگونه اعتمادی بود که پس از مدت کوتاهی همین که به قول معروف آب ها از آسیاب ها افتاد  والاغ جمهوریت از گل برآمد، بنده را نه تنها به پاسیف ترین وظایف گماشتند ؛ بل ازعضویت درمحکمه نظامی نیز برطرف ساختند یعنی درواقع همان جفایی که با همین سبک وسیاق با سایرپرچمداران نیزصورت گرفته بود.

   درفرجام آرزومندم که جناب ازهر اشتباه بزرگ مرا درمورد نام رئیس هیأت تحقیق مرحوم  سردارعبدالولی  که از قلم مانده وسهواً نام صمد اظهر نوشته شده است، با بزرگواری خویش  ببخشد.  وامااگر اشتباه نکرده باشم ، این شخص نصرالله  نام داشت ویکی ازافسران برجسته ء پولیس ( سرمامور قوماندانی امنیه کابل )  وازجملهء نزدیکان و معتمدین عبدالقدیر قوماندان عمومی ژاندارم وپولیس ( بعد ها وزیر داخله جمهوری افغانستان ) بود. ونکتهء اخیر این که کتاب اردو وسیاست مانند هرکتاب دیگری بی عیب وبی نقص نیست و گهگاهی درآن اشتباهاتی رخ داده است، اما نه آن قدر بزرگ ونه آن قدر فراوان که آگاهان وفرهیخته گان به دیدهء اغماض به آن ها ننگریسته باشند. /


April 14th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی